رابطه با دوام شیر دهی

حداکثر کوشش در رابطه با دوام شیر دهی در حد امکان به عمل آید . 

تلیسه های جوان نیازهای ویژه ای برای رویش دارا هستند . بنابر این برای ایجاد پرورش در تلیسه 2 ساله 20 درصد و برای تلیسه های 3 ساله 10 درصد از مواد غذایی بیشتر از مقدار مورد نیاز برای نگهداری منظور شود . 

جهت خشک کردن گاوها در پایان این سطح میتوان غذا مصرفی را محدود نمود . 

ماشین آلات خوراک دام

مدیریت 

تغذیه ای گاوهای خشک به خواسته مهیا سازی گاو برای شیر دهی بعدی باید یک عصر ی خشک در نظر گرفته شود . با در حیث تصاحب کردن یک زمان ی خشک 60 روزه تولید شیردهی سپس برای بیشتر ماده گاوها بهینه خواهد بود .اگر عصر ی خشک کمتر از 40 روز باشد بافت پستان مدت کافی برای بازسازی نداشته و در نتیجه تولید شیر در شیر دهی ایده آل نخواهدبود . در صورتیکه زمان ی خشک بیش از 70 روز باشد گاو بیش از میزان تپل می شود درحالی که تولید شیر در شیر دهی آنگاه بیشتر نبوده و دشواری چاقی نیز در پی خواهد آمد . گفته می شود که بازدهی مصرف انرژی برای بافت سازی به هنگام شیر دهی بیشتر از دوره ی خشک میباشد . 

از تغذیه ی زیاد مواد معدنی باید خودداری کرد به ویژه ادغام بافر های نمک های سدیم و مصرف نمک غذا را باید به حداکثر 28 گرم در روز محدود نمود . 

مصرف زیاد نمک موجب نگهداری آب در تن و ایجاد خیز یا ادم در برخی گاوها به ویژه تلیسه های شکم نخستین می شود . 

نقش 

تغذیه در بازده تولید مانند گاو گاهی دامدارانی که مشکلات تولید مانند را در گله های خویش تجربه کرده اند ، از این که این مشکلات با تغذیه در ارتباط هست تعجب می کنند ، هر چند که کمبودهای تغذیه ای یا جیره های نامتعادل ،یکی از علل کاهش راندمان تولید نظیر هستند . عدم موفقیت در راندمان تولید مثلی می تواند ناشی از بیماری ،مسمومیت و مشکلات مربوط به مدیریت باشد . گرما واسترس گرمایی خویش به تنهایی بیشترین نقش را در ضعف بازده تولید مثل در گله هایی که از تلقیح مصنوعی به کار گیری می کنند ،ایفا می کند . 

علی رغم تمام پیشرفت ها در دانش تغذیه ، مشکلات مربوط به تغذیه هنوز تولید مثل را پایین الشعاع خود قرار می دهد . گاوها در ابتدای زمان ی شیر دهی مقادیر زیادی مواد مغذی نیاز دارا‌هستند . در ارتفاع 120 روز اولیه شیر دهی گاوها تقریباً نیمی از تولید کل عصر ی خویش را دارا هستند و مواد مغذی برای نگهداری و تولید شیر مصرف می شوند . در‌صورتی‌که این نیازها برطرف نشوند ، تولید مثل گامی به عقب بر می دارد و کاهش درصد باروری را شاهد می شویم . کلید این که گاوهای اصیل شیری را به حداکثر پتانسیل ژنتیکی خویش برای تولید شیر برسانیم و در عین حالا سطح سنجیده و کافی از آبستنی را نیز داشته باشیم ، تهیه ی جیره ای متعادل از علوفه و غلات با کیفیت و همین طور مواد معدنی و ویتامین ها وبه حد اکثر رساندن مصرف این جیره می باشد . امروز بسیاری از کارشناسان، برنامه های غذایی را به عنوان مشکل اصلی در ضعف باروری گله می دانند . کمبود مواد معدنی ، میزان ناکافی ویتامین ها عدم تعادل انرژی و پروتئین و دریافت بیش از حد پرو تئین به تیتر کارداران ناباروری و کاهش بازده تولید مانند شناخته می شوند . 

در هنگام مطالعه در مسئله مشکلات تولید مثلی گله ، تغذیه باید همواره مد نظر باشد . با این وجود دو حقیقت در موضوع رابطه بین تغذیه و تولید مانند باید همواره در ذهنمان باشد . 

تغذیه فقط یکی از عامل ها مفید در کاهش تولید مانند میباشد . عواملی همچون ضعف در فحل یابی یا مشکلات بهداشتی گاوداری و بهداشت خود گاو هنگامی که مشکلات تغذیه ای فاحش نیستند ، نقش خویش را بیش از تغذیه ایفا می کنند . 

گاوهای 

مالامال تولید دیر خیس از گاوهای کم تولید به تلقیح پاسخ می دهند ونیاز به روزهای باز بیشتر بوده و دفعات تلقیح نیز بیشتر میباشند . 

این زمینه به این معنی است که ما برای حل مشکل باروری و تولید نظیر باید بیشتر به فیزیولوژی ، تغذیه و مدیریت اعتنا کنیم تا ژنتیک تعدادی از عامل ها تغذیه ای موءثر در تولید نظیر به شرح زیر می باشند : 1-انرژی 

انرژی دریافتی در بسیاری از گله ها مهمترین فاکتور اثرگذار بر بازده تولید مثل می‌باشد . انرژی دریافتی ناکافی در تلیسه ها وگاوهای بالغ شیر آبادی در اوایل دوره ، بازده باروری را کاهش میدهد . دریافت بیش از حد انرژی در اواخر زمان ی شیر دهی یا در دوره ی خشکی می تواند سبب چاقی گاوها و کاهش راندمان تولید مانند در عصر ی آن گاه شود . اکثراً گاوهای پر تولید در ابتدای عصر ی شیر دهی دارای بالانس منفی انرژی هستند به دلیل این که نمی توانند غذای کافی برای برآوردن نیازهای تولید بالای خویش دریافت کنند . بدین نحو انرژی جان دار در بافت های تن بسیج می شوند و کاهش وزن چهره می دهد . فاکتور های وابسته به این بالانس منفی انرژی به تیتر دلایل شکست در باروری تلقی می شوند . رجوع به سیکل فحلی بستگی به بالانس منفی انرژی در سه هفته ی اولیه شیردهی دارااست . هر چه بالانس منفی انرژی بیشتر باشد ، مسافت تا اولین تخمک گذاری طولانی تر می شود . کمبود انرژی باعث بالاتر رفتن میزان فحلی خاموش نیز می شود .نکته ی دیگر آن که یکی دیگر از عواملی که ذیل تاثیر بالانس منفی انرژی باعث بالارفتن گوساله زایی و کاهش تولید مانند می شود ، کم شدن وزن در اوایل شیر دهی می باشد . نمره ی وضعیت بدنی نیز نقش موثری در تشخیص میزان آبستنی داراست (چاق=5، لاغر=1) به طوری که آنهایی که نمره وضعیت بدنشان کمی بیش از یک میباشد مسافت گوساله زایی طولانی خیس و میزان آبستنی کمتر دارا‌هستند . از طرف دیگر دریافت بیش از حد انرژی نیز گاوها را به سمت تپل شدن و گشوده مشکل کاهش تولید مثل سوق می دهد ، به طوری که در این گاوها جفت ماندگی نیز به میزان تقریبا زیادی دیده می شود . همین طور آلودگی کیست های تخمدانی نیز در آن ها به چشم می خورد که تمام این ها عامل ها کاهش راندمان باروری می‌باشند .