مدیریت زمان انتقال دوره انتقال به سه هفته قبلی و سپس از زایمان
مدیریت
زمان انتقال دوره انتقال به سه هفته قبلی و سپس از زایمان گفته میشود . این عصر با خطر مضاعف ابتلا به بیماریهای متعدد همراه هست . ولی در بخش اعظمی از مطالعات سه هفته پیش از زایش را به جای زمان انتقال عصر پابه ماه می گویند . فرآیندهای هموروتیک، به سازگاری های بلند دوران با یک تغییر تحول فیزیولوژیکی، مثل تغییرو تحول از حالت غیر شیرده به موقعیت شیرده گفته می شود . بیماری های عصر انتقال ،حاصل عدم سازش با تغییرات ایجاد شده،هستند . که سبب کمبود مواد مغذی می شوند . گرومر در سال 1995 اظهار داشت چونکه نقش تغذیه در عصر انتقال اساسی است، در این فیس اختلالات تغذیه ای در دوره انتقال می تواند شیردهی، تندرست و تلاش تولیدمثلی را زیر تاثیر قرار دهد .
در اواخر دوره آبستنی نیاز جنین به مواد مغذی به طور قابل توجهی ارتقاء مییابد . درحالیکه مصرف طعام در این دوره ممکن میباشد تا بیش از 30 درصد کاهش یابد .
(Hayirli and Grummer, 2004)
هدف ها
مدیر عصر انتقال در مدیریت گاوهای زمان انتقال ،این هدف ها را باید مسئله دقت قرار داد: 1-کاهش اختلال در فعالیت شکمبه .گاوهای دوشا به دلیل کاهش اشتها و مصرف ناگهانی میزان زیادی کنسانتره در عصر انتقال آلرژی مضاعف متعددی نسبت به اسید لاکتیک یا این که اسیدوز شکمبه ای تحت وخیم داراهستند . 2-جلوگیری از فقدان مواد معدنی کم مصرف .مهم ترین مواد معدنی کم مصرف شامل کلسیم،منیزیم و فسفر می باشند .تراز بالای پتاسیم با کاهش توانایی گاو در محافظت غلظت های طبیعی کلسیم و منیزیم می تواند موجب تب شیر و کزاز علفی شود . 3-جلوگیری از اختلالات متابولیسم چربی ها:این اختلالات دربرگیرنده کتوز ،کبد چرب،مسمومیت آبستنی می باشند .این اختلالات به طور اکثر در اثر ناتوانی در تامین منابع کافی یا موءثر انرژی در قربت وضع حمل تولید می شوند . 4- پرهیز از کاهش همت سیستم ایمنی:کاهش اقتدار سیستم ایمنی در اکثر موارد با فقدان انرژی یا این که مصرف ناکافی پروتئین در ارتباط می باشد .
نبود ریز مغذی ها مانند مس ،سلنیوم،روی،ید،ویتامین E و ویتامین D3 دی در کاهش اقتدار سیستم ایمنی نقش زیاد مهمی داراهستند .
هشتاد درصد هزینه های بیماری های گاو های شیری، به چهار هفته نخستین پس از زایمان مربوط می شود استیونسون و لین در سال 1998 نشان دادند که 4 درصد از گاوهای شیری در 10 روز اول شیردهی حذف می شوند . هزینه رشد تلیسه ها،بدون کامل نمودن عصر شیردهی دوم جبران نمی شود .
زمان
بحرانی در زندگی گاو ماده هیچ دوره ای بحرانی خیس از عصر انتقال ،که از آخرها زمان آبستنی تا اوایل دوره شیردهی می باشند، وجود ندارد . پایان زمان آبستنی و مقدمه دوره شیردهی با تغییرات هورمونی یار میباشد . این تغییرات در غلظت هورمون های باطن ریز، صورت می گیرد که مسیر مواد مغذی از ذخیره شدن در بدن مامان را به سمت سنتز شیر و تغذیه گوساله نوزاد تسهیل می نماید .
ارتقا پرسرعت طعام در پس از زایش میتواند شدت توازن منفی انرژی را بکاهد و سلامتی و ایجاد دام در عصر انتقال را بهبود دهد( (Hayirli and Grumme2004
این راهکارهای مدیریتی و تغذیهای در عصر پیش از زایش جهت تحریک خوراک در پیش از زایش و کاهش جابجایی (موبیلیزاسیون) 1)استفاده از NDF منابع علوفه ای مناسب در جیره برای ارتقاء حجم محتویات شکمبه ای(Allen ,2000) 2) ارتقا سطح NFC و یا به کارگیری از منابع چربی در جیره به منظور ارتقا سطح انرژی جیره ((NRC, 2001 3) ) به کارگیری از منابع خوراکی خوش طعام با قابلیت و امکان هضم پذیری بالا Voelker and Allen ,2003) ) 4) به کار گیری از افزودنیهای خوراکی پیشساز گلوکز بهمنظور تامین انرژی در دام(Dan et al 2007) یکی از استراتژی های بهبود توازن منفی انرژی در دوره انتقال ، به خواسته عادت پذیری گاوها، ارتقا سطح NFC و یا استعمال از منابع چربی در جیره به منظور ارتقا مرحله انرژی جیره است .
به کار گیری از سطح های بالای NFC و یا ارتقاء ناگهانی آن در جیره و یا این که عدم حضور بافر کافی در شکمبه منجر بروز اسیدوز می شود (NRC, 2001)
غذا
مصرفی در خلال زمان انتقال بحرانی غذا مصرفی گاو در پایین ترین حد خویش در چرخه آبستنی-شیردهی قرار داراست .به لحاظ می برسد در زمانی که تقاضا برای مواد مغذی ،با بیشترین سرعت، در حال ارتقاء است،ماده خشک مصرفی در ذیل ترین حد خود می باشد . مارکوآرت و همکاران 1997 اشاره کرده اند که در 14 روز پایان آبستنی ،هم برای گاوهای برنا (در زایش اولیه و دوم) و هم برای گاوهای مسن (در زایش سوم یا این که بالاتر)ماده کم آب مصرفی 25 تا 50 در صد کاهش می یابد . چهار عنصر پرمصرف نقش پر رنگ ای در سندرم گاو زمین گیر داشته که متاسفانه اکثر اوقات با زایش گاو ارتباط دارا هستند .همانگونه که کلسیم،فسفر،منیزیم و پتاسیم خون برای وظایف عصبی و ماهیچه ای واجب میباشند مقادیر ناکافی این مواد مغذی می توانند منجر به از دست دادن بضاعت گاو در برخواستن از زمین و ایستادن بر روی پاهایش شوند .
مطالعه دی گاریس و همیاران در سال 2009 نشان داد: خطر ابتلا به ورم پستان بالینی در 180 روز نخستین زمان شیردهی در اثرتغذیه با جیره های عصر انتقال که جهت تولید تعادل مثبت انرژی و پروتئین تهیه شده اند، ارتقا می یابد . کلیه گاوهای دوره انتقال جهت کاهش خطر ورم پستان محیطی و آلودگی گوساله به عامل ها میکروبی، می بایست در محیطی خشک و تمیز زایمان نمایند . حجم آغوز تولیدی در اولین دوشش، اتحاد منفی با غلظت ایمونوگلوبولین جی دارااست .(پریتچت و همیاران 1991) جویس و سانچز(1994) تاکید نمودند که گوساله های متولد گردیده از گاوهای تغذیه گردیده با جیره های با بیش از با DCADپایین، در گیر اسیدوز متابولیکی مزمن شدید شده که این شرایط می تواند موجب کاهش جذب ایمونوگلوبولین های آغوز شود .